عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 62
نویسنده : مریم

CLB 6 (مهارت متوسط در حال توسعه):

اسپیکینگ:

  • توانایی مکالمه در موقعیت‌های رسمی‌تر
  • برقراری ارتباط در مکالمات تلفنی ساده
  • گفتار نسبتا روان با کمی تردید و اشتباهات گرامری
  • دایره لغات روزمره شامل برخی اصطلاحات
  • توانایی رسمی کردن گفتار

ریدینگ:

  • درک متون و دستورالعمل‌های نسبتاً پیچیده
  • نیاز به تصاویر بصری و فرهنگ لغت مختصر
  • درک جملات و ساختارهای پیچیده

لیسنینگ:

  • درک مکالمات نسبتاً پیچیده
  • درک مفاهیم و ایده‌های انتزاعی مرتبط با زندگی روزمره
  • درک سخنرانی با سرعت آهسته متمایل به نرمال و تلفظ واضح
  • درک تعداد زیادی از عبارات اصطلاحی

رایتینگ:

  • تسلط بر ساختار، املا، علائم نگارشی و پاراگراف‌بندی
  • استفاده از عبارات و ترکیب کلمات اشتباه
  • نحوه بیان نامناسب برای مخاطب مورد نظر

CLB 7 (مهارت متوسط کافی):

اسپیکینگ:

  • تطبیق گفتار با مخاطبان و موقعیت‌های مختلف
  • برقراری ارتباط در بسیاری از موقعیت‌های روزمره
  • ارائه اطلاعات عینی و انتزاعی در مورد طیف وسیعی از موضوعات

ریدینگ:

  • تشخیص اهداف، ایده‌های اصلی، جزئیات و معانی ضمنی
  • استفاده از فرهنگ لغت تک زبانه
  • درک زبان توصیفی یا استدلالی

لیسنینگ:

  • درک مکالمه نسبتاً پیچیده در محیط‌های رسمی و غیررسمی
  • پاسخگویی به مکالمات
  • درک دامنه فزاینده‌ای از ایده‌ها و مفاهیم انتزاعی
  • دشواری در پیگیری مکالمات تلفنی یا با چندین نفر

رایتینگ:

  • نوشتن متن‌های با طول متوسط و تعدادی پاراگراف کوتاه و منسجم
  • بیان واضح ایده‌های اصلی و جزئیات
  • استفاده از طیف وسیعی از واژگان
  • وجود برخی ساختارهای غیرطبیعی

 

برای کسب اطلاعات درمورد مدرک CLB، معیارهای این آزمون، نحوه تبدیل این مدرک به آیلتس و یا نحوه معادل سازی آن به سایر مدارک، منابع و محل آزمون و حداقل سطح مورد نیاز آن برای مهاجرت به کانادا می توانید به مقاله مدرک زبان CLB چیست؟ سر بزنید. 

امیدوارم برای شما مفید باشد

 


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 81
نویسنده : مریم

مدت زمان لازم برای رسیدن به سطوح مختلف در آزمون آیلتس:

مراحل:

  1. تعیین نمره فعلی آیلتس:

    • استفاده از تست‌های رایگان یا غیررایگان سطح زبان
    • شرکت در آزمون‌های آزمایشی آیلتس (ماک)
  2. تخمین زمان لازم:

    • به نمره فعلی و نمره دلخواه شما بستگی دارد
    • به طور متوسط، برای هر نمره 0.5 تا 1 ماه مطالعه و تمرین لازم است

نکات کلیدی:

  • سطح فعلی و نمره دلخواه خود را مشخص کنید.
  • از منابع مناسب برای مطالعه و تمرین استفاده کنید.
  • به طور مداوم در آزمون‌های آزمایشی شرکت کنید.
  • با یک برنامه‌ریزی دقیق و تلاش مستمر می‌توانید به نمره دلخواه خود برسید.

منابع:

  • ieltsonlinetests.com
  • britishcouncil.org
  • idp.com

ما در مقاله دریافت مدرک آیلتس چقدر زمان می برد؟ به بررسی زمان رسیدن به سطوح و نمرات مختلف در آزمون آیلتس پرداخه ایم. این مقاله با تکیه بر تجربیات دکتر رامین رحمانی به سوال مدنظر پاسخ می دهد. 

پشتکار عامل اصلی موفقیت است.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 91
نویسنده : مریم

نقش گرامر در بخش اسپیکینگ آزمون آیلتس:

اهمیت گرامر:

  • نقش مؤثر در بخش اسپیکینگ
  • تضمین تسلط در درک و پاسخگویی به سوالات
  • تفاوت در توانایی گرامری بین نمرات مختلف

نکات کلیدی:

  • اجتناب از اشتباهات گرامری
  • استفاده از طیف وسیعی از جملات انعطاف‌پذیر
  • توجه به زمان افعال
  • استفاده از انواع دیگر زمان‌ها و قواعد دستوری

مواردی که باید به آنها توجه کرد:

  • اشتباهات گرامری در نمره 5 رایج‌تر هستند.
  • فقط استفاده از جملات ساده کافی نیست.

مثال:

  • فردی با نمره 7 می‌تواند طیف وسیعی از جملات انعطاف‌پذیر را تولید کند، در حالی که فردی با نمره 5 فقط قادر به تولید جملات اساسی‌تر است.

در مقاله نقش مهم گرامر در آزمون آیلتس که توسط آکادمی تات منتشر شده است، بر این بوده ایم که ابتدا دلایل اهمیت گرامر در آزمون آیلتس را بررسی کنیم و سپس به‌ طور جداگانه به توضیح نقش گرامر در هر یک از ماژول‌های آزمون آیلتس بپردازیم.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 74
نویسنده : مریم

معیارهای نمره‌دهی رایتینگ آیلتس:

معیارها:

  • TA (Task Achievement) یا دستیابی به هدف:

    • مرتبط بودن پاسخ به موضوع سوال
    • توضیح دقیق و آشکار جزئیات
    • در تسک 1: تفسیر و انتقال اطلاعات
    • در تسک 2: ارائه دیدگاه و شواهد
  • TR (Task Response) یا پاسخ به تسک:

    • پاسخ به تمام عناصر سوال
    • ارائه دیدگاه منطقی
    • ارائه مثال‌های عینی و شواهد

نکات کلیدی:

  • به تمام بخش‌های سوال پاسخ دهید.
  • پاسخ خود را به طور کامل توضیح دهید.
  • از مثال‌ها و شواهد برای اثبات دیدگاه خود استفاده کنید.
  • به وضوح و انسجام متن خود توجه کنید.

همانند سایر بخش‌های آزمون آیلتس، نمره درنظر گرفته شده برای هر کدام از تسک‌های 1 و 2 از 9 محاسبه می‌شود و در نهایت، نمره کل رایتینگ آیلتس نیز با توجه به نمرات اخذ شده در تسک‌های 1 و 2 و براساس فرمولی که در مقاله محاسبه نمره رایتینگ آیلتس آکادمیک و جنرال ارائه شده است محاسبه می‌شود. در این مقاله همچنین معیارهای نمره دهی به رایتینگ های تسک 1 و تسک 2 آیلتس مفصلا پرداخته شده است. با مطالعه این مقاله دیدی کامل از نحوه نمره دهی به مهارت رایتینگ در آیلتس به دست می آورید. 


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 71
نویسنده : مریم

 

موضوعات بخش چهارم لیسنینگ آیلتس:
بخش چهارم:
  •  
    سخت‌ترین بخش لیسنینگ آیلتس
  •  
    شامل یک سخنرانی آکادمیک کوتاه
  •  
    حدود 5 دقیقه طول می‌کشد
  •  
    بدون زمان استراحت
  •  
    گوینده در اواسط ضبط مکث کوتاهی می‌کند
موضوعات نمونه:
  •  
    کامپیوترها
  •  
    تحصیلات
  •  
    محیط زیست
  •  
    بازاریابی
  •  
    معضلات اجتماعی
  •  
    مسائل زنان
  •  
    بیکاری
  •  
    موضوعات علمی
  •  
    کسب و کار
  •  
    فن‌آوری

برای اطلاع از موضوعاتی که در هر بخش از لیسنینگ آیلتس مورد استفاده قرار می گیرند و پر کاربرد هستند می توانید به مقاله معرفی موضوعات لیسنینگ آیلتس مراجعه کنید. در این مقاله همچنین به سوالات متداول شما عزیزان در این حوزه پاسخ داده می شود. 


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 75
نویسنده : مریم

انواع قید زمان در انگلیسی:

1. قیدهای زمان برای بیان مدت زمان:

  • پاسخ به سوال "how long":
  • معمولاً در انتهای جمله می‌آیند.
  • برای زمان حال، گذشته و آینده استفاده می‌شوند.
  • مثال:
    • Since: I have been driving cars for several years.
    • For: My brother lived in London for a year.

2. قیدهای زمان برای بیان تکرار:

  • پاسخ به سوال "how often":
  • معمولاً قبل از فعل اصلی (به جز "to be") می‌آیند.
  • مثال:
    • I often drink hot coffee.
    • He never eats vegetarian food.
  • قیدهای تکرار می‌توانند در ابتدای یا انتهای جمله قرار بگیرند.
  • مثال:
    • I frequently visit Paris.
    • Frequently, I visit Paris.

3. قیدهای زمان برای بیان زمان دقیق:

  • پاسخ به سوال "when":
  • معمولاً در انتهای جمله می‌آیند.
  • مثال:
    • I’m going to tidy my room tomorrow.
    • I saw Sally today.

4. جایگاه قیدهای زمان:

  • قیدهای زمان می‌توانند در ابتدای جمله، بعد از فعل یا حرف اضافه و یا در انتهای جمله قرار بگیرند.
  • جایگاه قید زمان به نوع قید و تاکید جمله بستگی دارد.
  • مثال:
    • Later, Goldilocks ate some soup. (تاکید بر زمان)
    • Goldilocks later ate some soup. (رسمی)
    • Goldilocks ate some soup later. (خنثی)

5. قیدهای زمان خاص:

  • Yet: در جملات منفی و سؤالی برای بیان انتظار انجام کاری که هنوز اتفاق نیفتاده است.
  • Still: برای بیان تداوم یک عمل در زمان حال.

 

در این مقاله، تمامی موضوعات مرتبط با قید زمان از جمله کاربرد، ساختار، ترتیب و انواع قیدهای زمان با ذکر مثال بررسی شده است. برای دسترسی به این نکات می توانید به مقاله آموزش آسان قید زمان در انگلیسی (Adverbs of Time که توسط آکادمی تات منتشر شده است مراجعه کنید.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 79
نویسنده : مریم

نکات مهم ضمایر نامعین:

1. فعل مفرد:

  • بعد از ضمایر نامعین رایج (everything, anyone, ...) همیشه از فعل مفرد استفاده می‌کنیم.

مثال:

  • Everyone listens to the audio and tells me what it was talking about.

2. فاعل جمع:

  • وقتی به ضمایر نامعین body ارجاع می‌دهیم، از فاعل جمع استفاده می‌کنیم.

مثال:

  • I will call somebody that their clothes are ready. They have been waiting for a long time.

3. ضمایر نامعین thing:

  • از فاعل it برای ارجاع به ضمایر نامعین thing استفاده می‌کنیم.

مثال:

  • Everything looks the way it was supposed to be.

4. جانشینی اسم:

  • ضمایر نامعین می‌توانند جانشین اسم شوند.

مثال:

  • Someone gave me these black pair of shoes.

5. ضمایر ملکی:

  • می‌توانیم ضمایر نامعین را با اضافه کردن 's به انتهای آنها به ضمایر ملکی تبدیل کنیم.

مثال:

  • Is this anybody's towel on the sofa in the living room?

6. "else":

  • برای اشاره به شخص یا چیز دیگر بعد از ضمایر نامعین می‌توانیم از "else" استفاده کنیم.

مثال:

  • I will ask somebody else.

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد ضمایر نامعین در انگلیسی و انواع کاربردهای آن ها می توانید به مقاله آموزش گرامر ضمایر نامعین یا indefinite pronouns در انگلیسی سر بزنید.

 

موفق باشید. 


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 91
نویسنده : مریم

کاربردهای For:

1. نشان دادن دلیل:

  • مثال: Thank you for your kindness.

2. نشان دادن هدف:

  • مثال: I bought this book for learning English.

3. نشان دادن مدت زمان:

  • مثال: I will be here for two days.

4. نشان دادن تشکر و قدردانی:

  • مثال: Thank you for all your help and support.

5. نشان دادن حمایت و موافقت:

  • مثال: I’m for increasing salaries.

6. نشان دادن نماینده بودن:

  • مثال: I speak for Andrew in the meeting.

7. مقایسه:

  • مثال: The baby is short for her age.

8. اشاره به برنامه:

  • مثال: I arranged the appointment for next Wednesday.

نکات کلیدی:

  • For کاربردهای مختلفی دارد.
  • For می تواند برای نشان دادن دلیل، هدف، مدت زمان، تشکر و قدردانی، حمایت و موافقت، نماینده بودن، مقایسه و اشاره به برنامه استفاده شود.
  • بعد از For می تواند یک عبارت اسمی یا Gerund قرار بگیرد.

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد the در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقالهآموزش گرامر و کاربرد For در زبان انگلیسی مراجعه کنید


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 81
نویسنده : مریم

 

While و Whilst:

1. معنی:

  • While و Whilst هر دو به معنی "در مدت زمانی که کاری انجام می­شود" هستند.

2. کاربرد:

  • While رایج­ تر و Whilst رسمی­ تر است.
  • مثال: Do you like to call her while/whilst we’re packing?

 While و When:

  • While و When هر دو به زمانی اشاره می­کنند که کاری در حال انجام است.
  • When می­تواند به یک زمان مشخص اشاره کند.
  • While باید با فعل Progressive همراه شود.
  • مثال:
    • The baby started crying when we were having dinner.
    • The baby started crying while we were having dinner.
    • When the baby cried, she woke up.
    • While the baby cried, she woke up. (غلط)

نکات کلیدی:

  • While و Whilst هر دو به معنی "در مدت زمانی که کاری انجام می­شود" هستند.
  • While رایج­ تر و Whilst رسمی­ تر است.
  • While باید با فعل Progressive همراه شود.
  • When می­تواند به یک زمان مشخص اشاره کند.

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد while  در زبان انگلیسی و همچنین گرامر، کاربردها و نقش این کلمه و مقایسه آن با کلمات مشابه  کاربرد While در زبان انگلیسیمی توانید به مقاله مراجعه کنید


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 83
نویسنده : مریم

 

استفاده از حرف تعریف "the":

1. هتل‌های شناخته شده:

  • مثال: The Hilton

2. بناهای تاریخی و شناخته شده:

  • مثال: The Milad Tower, The Persepolis

3. رشته کوه‌ها:

  • مثال: The Rocky Mountains

4. قله‌ها:

  • استثنا: Mount Damavand

5. جزایر:

  • مثال: The Hawaiian Islands

6. جزیره‌های تکی:

  • استثنا: Long Island

7. روزنامه‌ها:

  • مثال: The Guardian, The New York Times

8. اسم با گروه حرف اضافه و بند موصولی محدود کننده:

  • مثال: The trees in our garden, the students who study math

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد the در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله گرامر و کاربرد the در زبان انگلیسی مراجعه کنید.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 74
نویسنده : مریم

 

استفاده از yet برای تاکید:

1. تاکید بر نظر یا دیدگاه:

  • yet به عنوان قید قبل از determinerها برای تاکید بر نظر یا دیدگاه گوینده استفاده می‌شود.
  • مثال: Yet another example of his nasty behaviors is staring at others.

2. ارائه توضیحات بیشتر:

  • yet برای اضافه کردن اطلاعات و توضیحات بیشتر به جمله استفاده می‌شود.
  • مثال: We have still the old ones, yet you bought some new.

3. جایگزینی but و yet:

  • در برخی موارد می‌توان از but و yet به جای هم استفاده کرد.
  • مثال: I hated those pills yet took them.

4. نشان دادن تداوم شرایط:

  • yet برای نشان دادن اینکه شرایطی هنوز ادامه دارد و به پایان نرسیده است استفاده می‌شود.
  • مثال: We have a lot more decisions to make yet.

نکات کلیدی:

  • yet قبل از determinerها و قیدهای دیگر می‌آید.
  • yet به معنی هنوز، تا به حال، با این حال و با وجود این است.
  • yet می‌تواند برای تاکید بر نظر یا دیدگاه گوینده استفاده شود.
  • yet می‌تواند برای ارائه توضیحات بیشتر به جمله استفاده شود.
  • yet می‌تواند به جای but استفاده شود.
  • yet می‌تواند برای نشان دادن تداوم شرایط استفاده شود.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با کلمه yet در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله کاربرد Yet در زبان انگلیسیکه توسط آکادمی زبان تات منتشر شده است سر بزنید.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 94
نویسنده : مریم

خلاصه اصطلاحات ساخته شده با or در انگلیسی:

1. Or no:

  • معنی: بیان بی‌اهمیت بودن وجود یا عدم وجود چیزی
  • مثال: I’m going to use it in my food, healthy or no. (من قصد دارم این را در غذایم استفاده کنم، چه سالم باشد چه نباشد.)

2. Or so:

  • معنی: تقریباً
  • مثال: I invited twenty friends or so for my birthday party. (من تقریباً بیست نفر از دوستانم را برای جشن تولدم دعوت کردم.)

3. Or at least:

  • معنی: حداقل
  • مثال: Call her right now or at least send a message to her. (همین الان با او تماس بگیر یا حداقل به او پیام بده.)

4. Or else:

  • معنی: هشدار یا ارائه گزینه دوم
  • مثال: You must submit the paper today or else you will lose your chance. (تو باید امروز مقاله را تحویل دهی در غیر این صورت فرصتت را از دست می‌دهی.)

5. Either….or:

  • معنی: تأکید بیشتر بر دو گزینه
  • مثال: You can either pick the red one or the blue one. (تو می‌توانی یا قرمز را انتخاب کنی یا آبی.)

نکات:

  • به تفاوت or و OR دقت کنید.
  • در صحبت‌های رسمی جمله را با or شروع نکنید.

مثال‌های بیشتر:

  • Do you want coffee or tea? (قهوه می‌خواهی یا چای؟)
  • You can come with me or stay here. (می‌توانی با من بیایی یا اینجا بمانی.)
  • I need to talk to you about something important, either today or tomorrow. (باید در مورد یه موضوع مهم باهات صحبت کنم، یا امروز یا فردا.)
  • He is either very smart or very lucky. (او یا خیلی باهوش است یا خیلی خوش شانس.)

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با حرف or در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله کاربرد or در انگلیسی سربزنید.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 87
نویسنده : مریم

کاربردهای shall در جمله:

صحبت رسمی درباره آینده:

  • مثال: Mr. Williams shall have a speech about the US economy at 3:35. (آقای ویلیام در ساعت 3:35 یک سخنرانی راجع به اقتصاد ایالات متحده آمریکا خواهد داشت.)

 بیان نیازمندی‌ها یا الزامات:

  • مثال: Workers shall wear protective gloves at all times. (کارگران باید تمام مدت دستکش‌های محافظت کننده را بپوشند.)

 بیان ممنوعیت:

  • مثال: Smoking shall not be allowed in the courtroom. (سیگار کشیدن در محوطه دادگاه ممنوع است.)

 تبدیل جمله با let’s به tag question:

  • مثال: Let’s dance, shall we? (بیا برقصیم، باشه؟)

تهدید:

  • مثال: You shall stop cheating. (باید دست از تقلب کردن برداری.)

تأیید موضوعی:

  • مثال: I shall go to university next month. (ماه دیگر به دانشگاه می‌روم.)

وضع قانون:

  • مثال: Every student that is late shall buy ice cream for the others. (هر دانشجویی که دیر به کلاس می‌آید، باید برای بقیه بستنی بخرد.)

تأکید شدید:

  • مثال: +I won’t drive this car. -Yes, you shall. (من با این ماشین رانندگی نمی‌کنم. -می‌کنی!)

اجازه گرفتن:

  • مثال: Shall I eat this pizza? (اجازه هست این پیتزا را بخورم؟)

درخواست:

  • مثال: Shall I come to your party? (میشه منم به مهمانی‌ات بیام؟)

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با shall و گرامر آن و همچنین کاربردهای آن می توانید به مقاله گرامر shall در انگليسی که توسط آکادمی زبان منتشر شده است مراجعه کنید.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 90
نویسنده : مریم

استقامت: endurance

معنی: توانایی تحمل رنج برای مدت طولانی

مثال: Running a marathon is a test of human endurance.

بالا بردن استقامت: build up stamina

معنی: بالا بردن توانایی برای میزان زیادی از تلاش در مدت زمان طولانی بدون خسته شدن

مثال: I’m hoping tennis will help me build up my stamina. (Cambridge IELTS 8)

ورزش هوازی: aerobic exercise

معنی: تمرینات بدنی پر انرژی

مثال: Aerobic exercise such as running, walking and swimming can improve cardiovascular health.

سوزاندن کالری: burn calories

معنی: سوزاندن چربی

مثال: Determining how many calories you can burn by playing certain sports is not an exact science.

رویداد ورزشی: sports event

معنی: رویدادی که مشخصه آن رقابت در رشته های مختلف ورزشی است

مثال: Major sports events can benefit the economy because of improvements to the local or regional infrastructure and the related job growth.

رقابت شدید: fierce competition

معنی: رقابت شدید، قوی یا خشونت آمیز به لحاظ فیزیکی

مثال: Car manufacturers are facing fierce international competition.

استعداد ورزشی: athletic talent / sports talent

معنی: استعداد طبیعی در انجام ورزش‌ها

مثال: Players with athletic talent learn easily and excel quickly.

رکوردشکنی: Record-breaking

معنی: پیشی گرفتن از هر رکوردی که قبلاً ثبت شده است

مثال: Aaron was a record-breaking athlete.

راهی برای تخلیه انرژی یک فرد: an outlet for one’s energy / a way to spend one’s energy

معنی: راهی برای استفاده مطلوب از انرژی اضافی

مثال: Doing exercises can offer a new outlet for our energy.

انرژی خود را تخلیه کردن: let off steam

معنی: با انجام فعالیت بدنی از شر انرژی اضافی خلاص شدن

مثال: Lessons last for a standardised 50 minutes and are always followed by a 10- minute break, which gives the pupils a chance to let off steam.

یکی از موضوعاتی که تمام متقاضیان آزمون آیلتس باید بر آن مسلط باشند، ورزش و اسپرت است. از آنجایی که یکی از مباحث بسیار پرتکرار در بخش اسپیکینگ آیلتس صحبت از علایق بوده، متقاضی می‌تواند با یادگیری لغات و اصطلاحات این حوزه، پاسخ کاملی را ارائه دهد همچنین ممکن است ممتحن مشخصا در رابطه با ورزش از متقاضی سوالاتی را بپرسد که دانستن لغات و اصطلاحات مربوط به اسپرت بتواند به او کمک کند که پاسخ مناسب و استانداردی را داشته باشد. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاحات می توانید به مقاله  جملات و اصطلاحات انگليسي در مورد ورزش سر بزنید.


تاریخ : پنج شنبه 26 بهمن 1402
بازدید : 86
نویسنده : مریم

When به عنوان حرف ربط:

  • زمان همزمان:
    • مثال: داشتم تکلیفم را انجام می­دادم، همزمان هم­اتاقی­ام داشت با صدای بلند صحبت می­کرد.
    • example: I was doing my homework, while my roommate was talking loudly.
  • زمان متوالی:
    • مثال: بعد از اینکه تام رسید، من داشتم خانه را تمیز می­کردم.
    • example: After Tom arrived, I was cleaning the house.
  • شرایط:
    • مثال: هر موقع باران قطع شود، می­روم خرید.
    • example: Whenever it stops raining, I’ll go shopping.
    • مثال: وقتی مدارک را بگیرم، برایت ایمیل می­فرستم.
    • example: When I get the documents, I’ll send you an email.

When به عنوان حرف ربط وابسته­ساز:

  • تفاوت:
    • مثال: من هر روز مجبورم سخت کار کنم، هر چند دوست دارم خانه بمانم و استراحت کنم.
    •  example: I have to work hard every day, although I like to stay at home and rest.
    • مثال: من تلاش کردم به او کمک کنم، با این که خودم حال خوبی نداشتم.
    •  example: I tried to help her, even though I myself was not in a good mood.
  • تضاد:
    • مثال: من تصمیم گرفتم برگردم، در حالی که او تصمیم گرفت آن­جا بماند.
    • English example: I chose to get back, whereas she decided to stay there.
    • مثال: من تلاش کردم او را ببخشم، در حالی که او می­خواست همه چیز را به یاد داشته باشد.
    • example: I tried to forgive him, while he wanted to remember all things.
  • دلیل:
    • مثال: من به خانه آن­ها نمی­روم، به این دلیل که از آن­ها متنفرم.
    • example: I don’t go to their house, because I hate them.
    • مثال: من تصمیم گرفتم به او کمک کنم، به این دلیل که نمی­تواند اوضاع را مدیریت کند.
    • example: I decided to help her, since she is not able to handle the situation.

When به عنوان قید موصولی:

  • مثال: من تصمیم گرفتم لحظه­ای را که به من یک دروغ بزرگ گفتی فراموش کنم.
    • example: I decided to forget the moment when you told me a big lie.
    • توضیح: "را که" نشان دهنده قید موصولی "when" است.
  • مثال: سارا تلاش کرد به دوستش کمک کند که به یاد بیاورد زمانی را که فهمید پولش دزدیده شده است.
    • example: Sara tried to help her friend to remember when she found out her money was stolen.
    • توضیح: "که" نشان دهنده قید موصولی "when" است.

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با کاربردهای when در زبان انگلیسی، گرامر آن و دریافت مثال های مختلف در این باره می توانید به مقاله  When در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید .


تاریخ : چهار شنبه 25 بهمن 1402
بازدید : 88
نویسنده : مریم

Get drunk: مست شدن

Get fired: اخراج شدن

Get frightened: ترسیدن

Get good /top/bad marks: نمرات خوب /بالا/بد گرفتن

Get home: رسیدن به خانه

Get hot: داغ شدن

Get around: گردش / سفر

Get away: در رفتن

Get cracking: شروع کردن

Get better: بهبودی سلامت

Get cold feet: تردید / توقف

Get dark: غروب / شب شدن

Get divorced: پایان دادن به ازدواج

مثال:

  • Get drunk: You can go to the party but don't get drunk!
  • Get fired: Not many people seem to get fired anymore.
  • Get frightened: I got frightened by the snake.
  • Get good /top/bad marks: Why do I get bad grades even though I study a lot?
  • Get home: I got home late.
  • Get hot: The temperature was getting hotter by the minute.
  • Get around: It's not easy to get around the city without a map.
  • Get away: The burglars got away before the police arrived.
  • Get cracking: You'd better get cracking or you'll never get your homework done.
  • Get better: I hear you've got the flu. I hope you'll get better soon.
  • Get cold feet: Tom wanted to enter the competition but at the last minute he got cold feet.
  • Get dark: The boy went home because it was getting too dark to play.
  • Get divorced: Tom and Amy announced their decision to get divorced.

 

فعل get از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است. برای دریافت کالوکیشن های بیشتر از فعل get در زبان انگلیسی می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسیکه توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید.


تاریخ : چهار شنبه 25 بهمن 1402
بازدید : 73
نویسنده : مریم

Take effect: اثر گذاشتن

Take for granted/taken for granted: بدیهی گرفتن

Take advantage of: بهره بردن

Take the time (to do): وقت گذاشتن برای انجام کاری

Take charge (of): عهده دار شدن

Take responsibility: مسئولیت را بر عهده گرفتن

Take time: زمان بردن

Take a lesson: درس گرفتن / یادگیری

Take a while: مدتی طول کشیدن

Take forever: زمان بسیار زیادی نیاز داشتن

Take back: پس گرفتن

مثال:

  • Take effect: Most medication takes effect after a certain amount of time.
  • Take for granted/taken for granted: In many western countries free speech rights are taken for granted.
  • Take advantage of: International students are advised to take advantage of the university’s language labs.
  • Take the time (to do): Students who take the time they need to learn the subject matter will successfully complete the program.
  • Take charge (of): Only those who take charge of their own education can hope to achieve success.
  • Take responsibility: Parents who do not teach their children to take responsibility for their actions are not preparing them for adulthood.
  • Take time: Business leaders understand that success takes time.
  • Take a lesson: I’m taking English lessons to help me prepare for IELTS.
  • Take a while: It’s going to take a while to finish this project.
  • Take forever: The project took us forever.
  • Take back: He took back his book from me.

 

یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی فعل take می باشد. برای مشاهده کالوکیشن های ساخته شده با این فعل می توانید به مقاله ترکیبات و کالوکیشن های فعل take در انگلیسی مراجعه کنید.


تاریخ : چهار شنبه 25 بهمن 1402
بازدید : 63
نویسنده : مریم

peak season / high season:

  • معنی: دوره ای از سال که گردشگران زیادی از یک مکان دیدن می کنند.
  • مثال: Hotel room rates are normally higher during the peak season.

slack season / low season:

  • معنی: زمانی از سال که جایی شلوغ نیست.
  • مثال: Low-season travel tends to be much more fun because crowds are smaller and lines are shorter.

jet airliner / plane:

  • معنی: هواپیمای مسافربری که نیروی خود را از موتور جت می گیرد.
  • مثال: Jet airliners have negative impact on the environment because their engines emit noise and greenhouse gases.

jet lag:

  • معنی: احساس خستگی زیاد به دلیل سفر سریع به نقاطی از جهان با اختلاف زمانی.
  • مثال: Jet lag can be quite irritating.

commodity:

  • معنی: محصولی که می توان آن را معامله کرد.
  • مثال: Some people fear that tourism may turn cultural heritage into a collection of commodities.

commercialised:

  • معنی: درگیر خرید و فروش
  • مثال: It is a pity that these tourist destinations have become so commercialised.

مثال های بیشتر:

  • Package holiday: A holiday that includes flights, accommodation and transfers, often sold at a discounted price.
  • Tour operator: A company that organizes and sells holidays.
  • Travel agent: A person who sells holidays on behalf of tour operators.
  • Backpacker: A traveller who carries their belongings on their back in a backpack.
  • Gap year: A year taken between school and university, often spent travelling.
  • Ecotourism: Tourism that is designed to be environmentally friendly.
  • Sustainable tourism: Tourism that meets the needs of the present without compromising the ability of future generations to meet their own needs.

 

 در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با مسافرت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله آموزش مهم ترین اصطلاحات سفر به زبان انگلیسی شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به مسافرت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید. 

 


تاریخ : چهار شنبه 25 بهمن 1402
بازدید : 74
نویسنده : مریم

اصطلاحات مربوط به طبیعت:

picturesque: خوش منظره/ دل انگیز / زیبا (معادل فارسی: آن قدر جذاب است که می توان آن را به یک عکس تبدیل کرد)

have green fingers: باغبان خوبی بودن/ مهارت داشتن در باغبانی (معادل فارسی: در حفظ سلامت گیاهان متبحر بودن)

crop yield: بازده محصول (معادل فارسی: محصولات کشاورزی)

natural resources: منابع طبیعی (معادل فارسی: چیزهایی مانند درختان، نفت و زغال سنگ که در طبیعت وجود دارند و مردم می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند)

survival of the fittest: بقای اصلح (معادل فارسی: این اصل که حیوانات و گیاهان متناسب با شرایطی که در آن زندگی می کنند احتمال بیشتری برای زنده ماندن دارند)

crystal-clear: کاملاً شفاف/ مثل بلور (معادل فارسی: کاملاً شفاف و بسیار روشن)

murky: مبهم / تیره و تار (معادل فارسی: آنچه که تیره و تار است و به راحتی نمی توان آن را دید)

come into bloom: شکوفه دادن (معادل فارسی: گل در آوردن)

bear flowers: گل دادن (معادل فارسی: گل در آوردن)

bear fruit: میوه دادن/ به ثمر رسیدن (معادل فارسی: میوه درآوردن)

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با طبیعت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله لیست واژگان طبیعت در انگلیسی شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 111
نویسنده : مریم

 استفاده از حرف For در انگلیسی

 

حرف for در زبان انگلیسی هم یک حرف اضافه است و هم حرف ربط. اما بیشترین کاربرد آن استفاده به عنوان حرف اضافه است.

برای مثال:

I looked everywhere for it but I couldn’t find it.

همه جا را دنبالش گشتم اما نتوانستم پیدایش کم.

 

Good for you!

خوش به حالت!

 

در جملات بالا for به عنوان حرف اضافه یک فعل و یک صفت به کار رفته است.

 

نکتهبعد از یک فعل منفی می­توانیم هر دوی in و for را در یک معنا استفاده کنیم. این نکته در انگلیسی American خیلی استفاده می­شود.

برای مثال:

Mary hasn’t seen him in three months.

Mary hasn’t seen him for three months.

سه ماه است که مری او را ندیده است.

 

استفاده از عبارت what for:

 

در سوالات، و مخصوصاً در موقعیت­های غیررسمی، گاهی به جای why از what for استفاده می­کنیم.

برای مثال:

What are you doing that for?

چرا آن کار را انجام می­دهی؟

 

کاربردهای for در انگلیسی

 

1. for برای نشان دادن مدت زمان (duration):

for به همراه یک بازه زمانی برای نشان دادن مدت انجام کاری و یا برقرار بودن شرایطی استفاده می­ شود.

برای مثال:

I was with her for a couple of hours.

دو سه ساعتی با او بودم.

 

2. استفاده از for برای مبادله (exchange):

گاهی از for برای موقعیت­های مبادله یا همان exchange استفاده می­شود. موقعیت­ هایی مانند مبادله کالا با کالا یا کالا با پول و ….

برای مثال:

I received 200 Euros for two ponds of shrimps.

200 یورو برای دو پوند میگو دریافت کردم.

 

I’ll give you this book for your new headset.

من این کتاب را با هدست جدیدت عوض می­کنم.

 

3. for در معنای because:

for در این معنا را در متون ادبی و یا موقعیت­های خیلی رسمی استفاده می­کنیم.

برای مثال:

We did it for you could not stand on your own.

ما این کار را انجام دادیم چون تو نمی­توانستی مستقل باشی.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد the در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله آموزش گرامر و کاربرد For در زبان انگلیسی  مراجعه کنید

 

منبع: tatschool.ir/education/for/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 97
نویسنده : مریم

یکی از مهمترین کلماتی که بارها و بارها  در زبان انگلیسی به ویژه در رایتینگ آیلتس و اسپیکینگ آیلتس مجبور به استفاده از آن هستید and می باشد. بنابراین در این درست تلاش شده به نکات مهم و کاربردهای and پرداخته شود.

 استفاده And در زبان انگلیسی

 

 حرف And در زبان انگلیسی یک حرف ربط همپایه ساز یا همان coordinating conjunction معروف است. به این معنا که این حرف ربط دو کلمه، عبارت یا جمله را که از نظر دستوری ارزش برابری دارند و از یک نوع شمرده می­ شوند را به هم ربط می­دهد. به عبارت دیگر and نمی­تواند یک کلمه را به یک جمله یا یک کلمه را به یک عبارت متصل کند و ربط دهد. حتماً باید دو عنصری که and به هم ربط می­دهد از یک نوع باشند؛ هر دو طرف and یا کلمه، یا  عبارت یا جمله باشند. به جمله­ های زیر توجه کنید.

 

 استفاده از and در نقش ربط بین دو کلمه:

 

دو کلمه ای که and به هم مرتبط می­سازد می ­تواند صفت، اسم، قید و یا فعل باشد.

برای مثال:

I like the red and yellow one.

من قرمز و زرد را دوست دارم (دو صفت).

I like both books and movies.

من هر دوی کتاب و فیلم را دوست دارم (دو اسم).

She cooks well and quickly.

او سریع و به خوبی آشپزی می­کند (دو قید).

She cooks and sings at the same time.

او هم­زمان آشپزی می­کند و شعر می­خواند (دو فعل).

 

 استفاده از and  در نقش ربط بین دو عبارت

در این حالت باید دو طرف and دو عبارت یا همان phrase را داشته باشیم.

 

برای مثال:

My uncle and his aunt both got married last month.

عموی من و خاله او هر دو ماه قبل ازدواج کردند.

Reading a new book and watching a new movie are my hobbies.

خواندن یک کتاب جدید و دیدن یک فیلم جدید جز سرگرمی­های من هستند.

She is able to stay calm and handle the situation.

او می­تواند خونسرد باشد و شرایط را کنترل کند.

 

استفاده از and در ربط بین دو جمله

 

در این حالت در طرفین and باید دو جمله داشته باشیم.

برای مثال:

I baked the cake and my mom cleaned the house.

من کیک را پختم و مادرم خانه را تمیز کرد.

She went shopping and I stayed home.

او رفت خرید کند و من در خانه ماندم.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد and  در زبان انگلیسی و همچنین کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله  کاربرد and در انگلیسی مراجعه کنید

 

منبع: tatschool.ir/education/using-and/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 107
نویسنده : مریم

 

نقش While در زبان انگلیسی، این واژه می­ تواند در نقش یک حرف ربط، اسم و فعل در جملات ظاهر شود.

 

نقش while در زبان انگلیسی

 

نقش while به عنوان حرف ربط (conjunction) وابسته ساز:

 

در این کاربرد به معنای while “در حالی که “، “زمانی که” یا “موقعی که” است و اصولاً اشاره به مدت زمان نا مشخصی دارد. while به عنوان حرف ربط نشان می­دهد کاری در مدت زمان انجام کار دیگری در جریان و در حال انجام است و یا این که کاری در مدت زمان انجام کار دیگری تمام شده محسوب می­شود. در این کاربرد while یک بند وابسته را به یک بند اصلی وصل می­کند. بندی که با while شروع می­شود، بند وابسته است.

برای مثال:

 

He was singing a song while I was trying to sleep.

 

او داشت آواز می­خواند در حالی که من داشتم تلاش می­کردم بخوابم.

 

She did the dishes while I was still cleaning the room.

 

او ظرف­ها را شست در حالی که من هنوز داشتم اتاق را تمیز می­کردم.

 

نکته: while به عنوان یک حرف ربط می­تواند معنای “با وجود این که” را نیز داشته باشد. به عبارت دیگر هم­معنای عبارت “despite the fact that” باشد.

برای مثال:

 

I couldn’t forget him while he broke my heart repeatedly.

 

من نمی­توانم او را فراموش کنم، با وجود این که او بارها قلبم را شکست.

 

نکته: while را به عنوان حرف اضافه می­توانیم برای مقایسه نیز استفاده کنیم.

 

به جمله ­های زیر توجه کنید:

 

I gained a lot in my life while she just could find a job.

 

من دستاوردهای زیادی در زندگی­ام داشتم، در حالی که او تنها توانست یک شغل پیدا کند.

 

نکته: while می­تواند به معنای تضاد و تقابل باشد. به عبارت دیگر می­تواند در معنای “although” به کار رود.

برای مثال:

 

While I was prepared for the exam, I couldn’t get the best result.

 

با این که برای امتحان آماده بودم، اما نتوانستم بهترین نتیجه را بگیرم.

 

نکته: while به عنوان حرف اضافه می­تواند میان دو بند و یا در ابتدای بند وابسته قرار بگیرد.

برای مثال:

 

Sara went to buy some milk while I cooked the lunch.

 

سارا رفت مقداری شیر بخرد، در حالی که من غذا پختم.

 

While I was playing with the baby, he fixed the sink.

 

زمانی که داشتم با بچه بازی می­کردم، او سینک را تعمیر کرد.

 

در جمله اول while میان دو بند آمده و در جمله دوم در ابتدای بند وابسته.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد while  در زبان انگلیسی و همچنین گرامر، کاربردها و نقش این کلمه و مقایسه آن با کلمات مشابه   کاربرد While در زبان انگلیسی می توانید به مقاله مراجعه کنید

 

منبع: tatschool.ir/education/while/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 123
نویسنده : مریم

 

But در زبان انگلیسی

 

در زبان انگلیسی But  یکی از هفت حرف اضافه محسوب می ­شود و در موقعیت­های مختلفی کاربرد دارد.

ما از but استفاده می­کنیم تا دو کلمه، عبارت یا جمله­ ای که با هم در تضاد هستند و یا به نوعی مخالف یکدیگر هستند را به هم متصل کرده و در کنار هم استفاده کنیم. به جمله­ های زیر توجه کنید؛

 

 استفاده از but بین دو کلمه:

He was nice but sensitive.

او مهربان اما حساس بود.

 

We could buy all but the fruits.

ما توانستیم همه چیز به جز میوه ­ها را بخریم.

 

 استفاده از but بین دو عبارت:

She is not a kind girl but a stingy talkative one.

او دختر خوبی نیست، فقط یک خسیس پرحرف است.

 

He could persuade all the directing board members but the head of it.

او توانست همه اعضای هیئت مدیره به جز رئیس آن را مجاب کند.

 

استفاده از but دو جمله:

 

I told Hannah to stay at home, but she left.

به هانا گفتم که در خانه بماند اما او رفت.

 

I liked to be a good teacher, but I couldn’t.

دوست داشتم معلم خوبی شوم، اما نتوانستم.

 

I’m sorry, but I think there is a misunderstanding about what I said.

ببخشید اما فکر می­کنم درباره چیزی که گفتم سوء تفاهمی پیش آمده است.

 

نکتهاگر but برای اتصال دو جمله به هم استفاده می­شود باید قبل از جمله دوم یک کاما بیاوریم.

نکتهاگر جمله دوم فاعل نداشته باشد، لازم نیست پیش از آن از کاما استفاده کنیم.

 

به جمله زیر توجه کنید:

He likes to come but not for helping.

او دوست دارد بیاید اما نه برای کمک کردن.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد but  در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله  آموزش گرامر But در زبان انگلیسی مراجعه کنید

 

منبع: tatschool.ir/education/but/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 100
نویسنده : مریم

 

یکی از مهم ترین و جنجالی ترین گرامرهای انگلیسی کاربرد the می باشد. برای استفاده از the باید ها و نباید های زیادی وجود دارد. آگاهی دانشجویان از کاربرد صحیح the در انگلیسی می تواند در آموزش رایتینگ آیلتس و همچنین گرامر آیلتس بسیار کاربردی باشد. دقت کنید که در این مقاله تلاش شده تا درباره نباید های the توضیحات کاملی داده شود دقت کنید در استفاده از the در برخی ساختارهای یک غلط گرامری شناخته می شود.

 

موارد استفاده the در انگلیسی

در موارد زیر به کار بردن حرف تعریف the الزامی است:

 

1. قبل از اسم مکانهای تفریحی باید از حرف تعریف the استفاده کنید.

به مثال های زیر توجه کنید:

 

the opera

the cinema

the theatre

the concert

 2. قبل از اسم صحراها جنگلها خلیجها و شبه جزایر باید از حرف تعریف the استفاده کنید.

به مثال زیر توجه کنید:

The Persian Gulf

3. قبل از اسامی نواحی جغرافیایی باید از the استفاده کنید.

به مثال های زیر توجه کنید:

the North Pole

the equator

the Middle East

the West

4. استفاده از the قبل از اسامی رودخانه ها اقیانوس ها دریاها

به مثال های زیر توجه کنید:

the Pacific

the Sefidrood River

the Nile

نکته مهم: اما قبل از اسامی دریاچه ها از حرف تعریف The استفاده نکنید.

مثال:

Lake Urmia

Lake Baikal

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد the در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله  گرامر و کاربرد the در زبان انگلیسی  مراجعه کنید.

 

منبع: tatschool.ir/education/application-the/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 119
نویسنده : مریم

 

 استفاده از Yet در زبان انگلیسی

Yet معمولاً با حال کامل یا همان present perfect استفاده می­شود و به معنای ” تا اکنون” و “هنوز” را می­دهد و معمولاً برای این منظور استفاده می­شود که بگوییم انتظار داریم کاری به زودی انجام شود. در این حالت yet در جملات منفی و یا سوالی به کار می­رود. برای مثال:

Have you done the cooking yet?

نا به حال آشپزی کرده­ای؟

She has not finished the job yet.

هنوز کار را تمام نکرده است.

استفاده از Yet  با جملات مثبت

زمانی که yet را در جملات مثبت استفاده می­کنیم نشان­دهنده این است که شرایطی در حال ادامه است حتی اگر ما انتظار ادامه آن را نداریم. برای مثال:

There is plenty of positions to apply yet.

هنوز موقعیت­های زیادی برای دادن درخواست وجود دارد.

Amanda has a few chances yet.

آماندا هنوز چند شانس دارد.

 

نقش­های yet در جمله

 

Yet می­تواند به عنوان یک قید و حرف اضافه به کار رود. در ادامه مثال­ هایی از هر مورد ارائه خواهد شد.

 

Yet به عنوان حرف اضافه:

 

در این حالت yet اشاره به زمان انجام کاری در گذشته دارد که تا زمان حال ادامه پیدا کرده است. در این حالت yet غالباً در جملات منفی و یا سوالی کاربرد دارد و زمان جملات به صورت منفی خواهد بود. Yet در این کاربرد غالباً در انتهای جمله قرار می­گیرد. برای مثال:

Sally has not gotten the tickets yet.

سالی هنوز بلیت­ ها را نخریده است.

Alice has not seen him yet.

آلیس هنوز او را ندیده است.

Hasn’t Sandra done the painting yet?

ساندرا نقاشی را هنوز تمام نکرده است؟ 

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با کلمه yet در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله  کاربرد Yet در زبان انگلیسی که توسط آکادمی زبان تات منتشر شده است سر بزنید.

 

منبع: tatschool.ir/education/yet/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 112
نویسنده : مریم

 

 استفاده از Or در زبان انگلیسی

Or یک حرف ربط هم­پایه­ساز در زبان انگلیسی است.

or می­تواند احتمال و انتخاب را نشان دهد.

برای مثال:

We can stay home and watch a movie or we can go walking.

ما می­توانیم در خانه بمانیم و فیلم تماشا کنیم یا برویم قدم بزنیم.

Do you like to read a novel or short story?

دوست داری یک رمان بخوانی یا داستان کوتاه؟

 

استفاده از or برای ایجاد ارتباط بین دو جز یکسان 

 

از نظر دستوری or دو جزئی که یکسان هستند را به هم مرتبط می­سازد. این یکسان بودن از نظر دستوری است؛ یعنی اجزایی  که فبل و بعد از or استفاده می­ شوند؛ یا هر دو کلمه باید باشند یا عبارت و یا جمله. نمی­توان یک کلمه را به یک جمله از طریق or متصل کرد.

برای مثال:

Which one do you choose? This or that?

کدام را انتخاب می­کنی؟ این یا آن؟

Did you send the message to Andrew or Oliver?

تو پیام را به اندرو فرستادی یا الیور؟

You like to have a cup of coffee or a glass of juice?

دوست داری یک فنجان قهوه بخوری یا یک لیوان آبمیوه؟

You decided to stay here or come with me?

تصمیم گرفتی این­جا بمانی یا با من بیایی؟

You decided to stay here or going shopping?:غلط

تصمیم گرفتی این­جا بمانی یا بروی خرید؟

 

استفاده از Or در جملات منفی

 

زمانی که ما در جمله اول یک فعل منفی داریم می­توانیم از or استفاده کنیم تا بگوییم فعل یا کار جمله بعد نیز محقق نشده است.

برای مثال:

 

She didn’t want to meet anyone or talk to them.

 

او نمی­خواست کسی را ملاقات کند یا با آن­ها حرف بزند.

 

استفاده از or برای نشان دادن عواقب بد کار

 

زمانی که بخواهیم بگوییم اگر کسی کاری را انجام ندهد، عواقب یا نتیجه بدی خواهد داشت از or می­توانیم استفاده کنیم.

برای مثال:

 

Take the pills or you won’t get better.

 

داروها را مصرف کن، در غیر این صورت بهتر نخواهی نشد.

 

Do your homework, or you won’t be allowed to eat chocolate cake.

 

تکالیفت را انجام بده، در غیر این صورت اجازه نخواهی داشت کیک شکلاتی بخوری.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با حرف or در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله  کاربرد or در انگلیسی  سربزنید.

 

منبع: tatschool.ir/education/or/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 103
نویسنده : مریم

 

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که get یکی از آنهاستدر این درس به کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی می پردازیم.

 

Get a call

دریافت تماس تلفنی از کسی

 

Exp: He got a call in the meeting and left to take it.

او در جلسه تماسی دریافت کرد و رفت تا آن را جواب دهد.

 

Get a chance

فرصت پیدا کردن

 

Exp: I pretty busy, but if I get a chance I’ll drop by and see you .

من خیلی سرم شلوغ است، اما اگر فرصتی پیدا کنم، می آیم و شما را می بینم

 

Get a clue

سر نخی به دست آوردن

 

Exp: To get clue, we need to look at what we really  happened during the downturn.

برای به دست آوردن سرنخ باید به آنچه که در طول رکود اتفاق افتاده است نگاه کنیم.

 

Get a cold

سرما خوردن

Exp: If they sneeze, we catch a cold.

اگر عطسه کنند سرما می خوریم.

 

Get a degree/ a diploma

مدرک/دیپلم گرفتن

 

Exp: She earned/got  a bachelor ’s degree in history from Yale.

او مدرک لیسانس تاریخ را از دانشگاه ییل گرفت.

 

Get a job

کار پیدا کردن

 

Exp: He was really happy to get a new job.

او واقعاً خوشحال بود که شغل جدیدی پیدا کرد.

 

Exp: There’s so much unemployment it’s hard to get a job  these days.

آنقدر بیکاری وجود دارد که این روزها به سختی می توان کار کرد.

 

Get a joke

فهمیدن معنی جوک و شوخی

 

Exp: Not everyone got the joke, but those who did laughed.

همه این شوخی را متوجه نشدند، اما آنهایی که فهمیدند می خندیدند.

 

Get a letter

نامه ای دریافت کردن

 

Exp: I got a letter from my friend in Japan.

نامه ای از دوستم در ژاپن گرفتم.

 

Get a shock

شوکه شدن

 

Exp: I got a shock when I saw my phone bill.

با دیدن قبض تلفنم شوکه شدم .

 

Get a splitting headache

سردرد شدید داشتن

 

Exp: His lack of knowledge of health always makes him get a splitting headache.

عدم آگاهی او از سلامتی همیشه باعث می‌شود که دچار سردرد شود.

 

Get a tan

برنزه شوید

 

Exp: I used to be much amused by sitting on the beach, getting a tan and hearing the waves crash against the rocks.

من با نشستن در ساحل، برنزه شدن و شنیدن برخورد امواج با صخره ها بسیار سرگرم می شدم.

 

Get a ticket

جریمه شدن


get something up

سازماندهی گروهی از مردم برای انجام کاری

 

Exp: He’s getting up a small group to go carol-singing for charity.

او گروه کوچکی را برمی‌خیزد تا برای خیریه سرود بخوانند.

 

Get off my case!

دست از انتقاد بردارید

 

Exp: My parents are on my case about cleaning my room. They remind me every day and it’s getting really annoying, so if I told them, “Get off my case!”

به عنوان مثال، پدر و مادر من در مورد تمیز کردن اتاق من در مورد من هستند. آنها هر روز به من یادآوری می کنند و این واقعاً آزاردهنده می شود، بنابراین اگر به آنها بگویم: “قسمت من را بردارید!” من به آنها می گویم که دست بردارند

 

get (something) off your chest

چیزی را از روی سینه خود برداشتن و بیان احساسات

 

Exp: It feels good to finally get that off my chest!”

احساس خوبی دارم که بالاخره آن را از روی سینه ام بردارم!» بار عواطف سنگین خود را رها کنم.

 

Get wind of something

خبردار شدن

 

Exp: His parents got wind of the party through social media.

 والدینش از طریق شبکه های اجتماعی از مهمانی مطلع شدند

 

فعل get از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است. برای دریافت کالوکیشن های بیشتر از فعل get در زبان انگلیسی می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید.

 منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-verb-get/


تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید : 121
نویسنده : مریم

 

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که take  یکی از آنهاست. در این درس به  ترکیبات و کالوکیشن های فعل  take در انگلیسی می پردازیم.

 

Take a step

قدم برداشتن / اقدام کردن

 

Exp: The town is taking steps to provide better lights.

 شهر در حال برداشتن گام هایی برای فراهم کردن چراغ های بهتر است

 

Exp: He took a step forward to get a closer look at the painting.

او یک قدم به جلو برداشت تا نقاشی را از نزدیک ببیند

 

Take measures

اقدام کردن

 

Exp: She failed to take measures.

او نتوانست اقدامی انجام دهد

 

Exp: Before making any final decision, a good manager will take measure of the situation and determine possible outcome.

قبل از هر تصمیم نهایی، یک مدیر خوب وضعیت را اندازه گیری می کند و نتیجه احتمالی را تعیین می کند.

 

Take action

اقدام کردن

 

Exp: Last night they were coming under intense pressure to take action.

دیشب به شدت تحت فشار بودند تا اقدام کنند

Take measurements

             اندازه گیری کردن           

 

Exp: Before buying a new bed, it is a good idea to take the bed’s measurements to make sure it will fit in the room.

قبل از خرید تخت جدید، ایده خوبی است که اندازه های تخت را بگیرید تا مطمئن شوید که در اتاق جا می شود

 

Take effect

           اثر گذاشتن          

 

Exp: Most medication takes effect after a certain amount of time, leading many uninformed patients to overdose as they don’t feel it working and ingest more.

بیشتر داروها پس از مدت زمان مشخصی اثر می‌گذارند و بسیاری از بیماران ناآگاه را به مصرف بیش از حد دارو سوق می‌دهد، زیرا آنها احساس نمی‌کنند که دارو اثر می‌کند و بیشتر مصرف می‌کنند

 

Take for granted/taken for granted

بدیهی گرفتن

 

Exp: In many western countries free speech rights are taken for granted, while in other countries these freedoms have to be fought for.

در بسیاری از کشورهای غربی، حق آزادی بیان مسلم تلقی می شود، در حالی که در کشورهای دیگر باید برای این آزادی ها مبارزه کرد.

 

Take advantage of

بهره بردن

 

Exp: International students are advised to take advantage of the university’s language labs and resources to help them with their assignments

به دانشجویان بین المللی توصیه می شود که از آزمایشگاه ها و منابع زبان دانشگاه برای کمک به تکالیف خود استفاده کنند

 


Take a sample

نمونه برداشتن

 

Exp: He took a sample of my blood.

 نمونه خون مرا گرفت.

 

Take sb’s blood

خون گرفتن

 

Exp: A nurse came in to take his bloods.

یک پرستار برای گرفتن خون او وارد شد.

 

Take hostage

گروگان گرفتن

 

Exp: She was taken /held hostage by the gunmen.

او توسط افراد مسلح گروگان گرفته شد

 

Exp: Several foreign workers were taken hostage by rebel fighters.

چندین کارگر خارجی توسط جنگجویان شورشی گروگان گرفته شدند.

 

Take notice

توجه کردن

 

Exp: The teacher asked the student to take notice of the important points in the lesson.

معلم از دانش آموز خواست تا به نکات مهم درس توجه کند.

 

Take pride in

افتخار کردن به

 

Exp: She takes pride in her work and always strives to do her best.

او به کار خود افتخار می کند و همیشه تلاش می کند تا بهترین کار خود را انجام دهد.

 

Take turns

نوبتی کاری کردن

 

Exp: The children take turns playing with the toy car.

بچه ها به نوبت با ماشین اسباب بازی بازی می کنند.

 

Take a while/a minute /five minutes

کمی / یک دقیقه / پنج دقیقه وقت بردن

 

Exp: It might take a while for this to upload

 ممکن است مدتی طول بکشد تا این آپلود شود.

 

یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی فعل take می باشد. برای مشاهده کالوکیشن های ساخته شده با این فعل می توانید به مقاله ترکیبات و کالوکیشن های فعل take در انگلیسی مراجعه کنید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-verb-take/

 


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آموزش های زبانی مریم و آدرس maryam-training.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com