از in case برای صحبت در مورد کارهایی که برای آمادگی در برابر رویدادهای احتمالی آینده انجام میدهیم، استفاده میشود.
این کار به معنای "در صورت" یا "احتمالاً" است.
مثالها:
I'll bring an umbrella in case it rains. (در صورت باران، چتر میآورم.)
Please call me in case you need anything. (اگر به چیزی نیاز داشتی، به من زنگ بزن.)
We should book a hotel room in case we can't find an apartment right away. (باید یک اتاق هتل رزرو کنیم در صورتی که نتوانیم به موقع آپارتمان پیدا کنیم.)
2. به جای "if" در برخی موارد:
گاهی اوقات میتوان از in case به جای "if" برای بیان یک شرط فرضی استفاده کرد، به خصوص زمانی که احتمال وقوع آن شرط کم باشد.
در این موارد، in case معنای "اگر" را با لحنی غیررسمیتر و احتمالیتر نشان میدهد.
مثالها:
I'll take some cash in case the ATM is out of order. (پول نقد میبرم در صورت اینکه دستگاه خودپرداز خراب باشد.)
We might go to the park in case it's not too hot. (ممکن است به پارک برویم اگر هوا خیلی گرم نباشد.)
3. معادل "in case of":
از in case of به همراه اسم برای بیان "در صورت" یا "در مواقعی که" استفاده میشود.
این ساختار رسمیتر از in case است.
مثالها:
In case of fire, please evacuate the building immediately. (در صورت آتش سوزی، لطفاً فوراً ساختمان را تخلیه کنید.)
In case of emergency, call 911. (در موارد اورژانسی، با 115 تماس بگیرید.)
Please let me know in case of any changes. (لطفاً در صورت هر گونه تغییر به من اطلاع دهید.)
نکات:
بعد از in case از فعل آینده استفاده نمیشود.
in case یک حرف اضافه نیز هست که به معنای "در داخل" یا "در مورد" استفاده میشود.
مثال:
I put the book in case on the shelf. (کتاب را داخل قفسه گذاشتم.)
یکی از مباحث مهم در گرامر انگلیسی بحث مربوط به کاربردهای in case در انگلیسی است که در درس گرامر in case در انگلیسیبه طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
این سه کلمه یعنی "despite"، "in spite of" و "although" همه به عنوان ربطهایی در زبان انگلیسی استفاده میشوند تا رابطه بین دو جمله یا ایده را نشان دهند، اما در برخی موارد کاربردها و ساختارهای مختلفی دارند.
Despite:
"Despite" به معنی "با وجود" است و بیشتر برای اشاره به واقعیتی استفاده میشود که در برخورد با آن، علیرغم آن، اتفاقی دیگر رخ میدهد.
معمولاً بعد از "despite" یک اسم یا اسم عبارت قرار میگیرد.
مثال: "Despite the rain, we went for a walk." (با وجود باران، ما برای قدم زدن رفتیم.)
مثال: "She succeeded despite facing many challenges." (او موفق شد علیرغم مواجه شدن با چالشهای زیاد.)
In spite of:
"In spite of" معادلی انگلیسی معمول برای "despite" است و معنایی مشابهی دارد.
همانند "despite"، "in spite of" نیز بیشتر برای اشاره به واقعیتی که مقایسه یا مغایرت با آن در ایده یا جملهای دیگر وجود دارد، استفاده میشود.
مثال: "In spite of his fear, he managed to deliver a great speech." (با وجود ترس او، او موفق شد سخنرانی عالیای ارائه دهد.)
Although:
"Although" یا "though" بیانگر مقایسه دو ایده یا شرایط مغایر است و بیشتر برای نشان دادن تضاد یا تعارض بین دو چیز استفاده میشود.
معمولاً بعد از "although" یک جمله کامل قرار میگیرد.
مثال: "Although it was raining, we decided to have a picnic." (اگرچه باران میبارید، ما تصمیم گرفتیم که پیک نیک برگزار کنیم.)
مثال: "She accepted the job offer, although it required her to relocate." (او پیشنهاد شغل را پذیرفت، هرچند که این نیازمندی به او جابهجایی میطلبید.)
یکی از مباحث مهم در گرامر انگلیسی بحث مربوط به تفاوت های میان although و in spite of و despite است که در درس تفاوت ها و کاربردهای despite / in spite of / although در انگلیسی به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت. یادگیری این تفاوتها به کسب نمره بالاتر در آزمون آیلتس و تافل کمک فراوانی می کند.
همدلی (Empathy) و همدردی (Sympathy) هر دو احساساتی هستند که به درک و اشتراکگذاری احساسات دیگران مربوط میشوند، اما تفاوتهای ظریفی بین آنها وجود دارد:
همدلی: توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات شخص دیگر است، گویی که خودتان آن احساسات را تجربه میکنید.
همدردی: احساس تأسف یا شفقت برای کسی است که در حال تجربه سختی یا بدبختی است.
به عبارت دیگر، همدلی در مورد درک احساسات شخص دیگر است، در حالی که همدردی بیشتر در مورد احساسات خودتان در پاسخ به احساسات آنها است.
مثالهای empathy و sympathy به زبان انگلیسی:
Empathy (همدلی):
Imagine having to go through what they're going through. That's empathy. (تصور کنید مجبور باشید آنچه را که آنها میگذرانند، تجربه کنید. این همدلی است.)
She could really empathize with the victims of the flood. (او واقعاً میتوانست با قربانیان سیل همدلی کند.)
The therapist was able to connect with the patient on an empathetic level. (درمانگر میتوانست در سطحی همدلانه با بیمار ارتباط برقرار کند.)
I felt a surge of empathy when I saw the child crying alone. (وقتی کودک را دیدم که به تنهایی گریه میکند، موجی از همدلی در من به وجود آمد.)
The teacher showed great empathy for her students who were struggling. (معلم همدلی زیادی با دانشآموزانی که در حال تقلا بودند، نشان داد.)
Sympathy (همدردی):
I feel sorry for you for losing your job. (من به خاطر از دست دادن شغلت متاسفم.)
My condolences on the death of your father. (تسلیت می گویم برای فوت پدرتان.)
I hope you feel better soon. (امیدوارم زودتر حالت خوب بشه.)
That must have been really tough for you. (این کار حتما برای شما خیلی سخت بوده است.)
I can't imagine what you're going through. (نمیتوانم تصور کنم که چه احساسی داری.)
آگاهی از تفاوت بعضی کلمات نزدیک به هم در زبان انگلیسی می تواند نشان دهنده کیفیت بالا شما در زیان انگلیسی است. اهمیت این موارد خود را در آزمون آیلتس، نشان می دهد. داوطلبانی که در دوره آموزش آنلاین آیلتس شرکت می کنند، معمولا با این موارد به خوبی آشنا می شوند. در این درس به کاربرد و تفاوت empathy و sympathy در زبان انگلیسی می پردازیم.
ضمایر شخصی کلماتی هستند که جایگزین اسمها میشوند و به ما کمک میکنند تا به چه کسی یا چه چیزی اشاره میکنیم، درباره چند نفر صحبت میکنیم و گاهی اوقات جنسیت افراد درگیر را مشخص میکنیم.
انواع ضمایر شخصی:
ضمایر فاعلی: جایگزین فاعل جمله میشوند (مانند I, you, he, she, it, we, they).
ضمایر مفعولی: جایگزین اسمی میشوند که مفعول بعد از حرفاضافه آمده است (مانند me, you, him, her, it, us, them).
ضمایر ملکی: برای نشان دادن مالکیت استفاده میشوند (مانند my, your, his, her, its, our, their).
ضمایر انعکاسی: زمانی استفاده میشوند که همان شخص یا چیز هم مفعول و هم فاعل است (مانند myself, yourself, himself, herself, itself, ourselves, yourselves, themselves).
تفاوت I و me:
I: زمانی استفاده میشود که در حال انجام کاری هستید.
me: زمانی استفاده میشود که شخص دیگری قرار است عمل خاصی را برای/ به شما انجام دهد.
تفاوت my و mine:
my: قبل از اسم میآید.
mine: بعد از اسم میآید.
مثال:
I love to read novels in my free time. (من دوست دارم رمانهایی را در وقت آزادم بخوانم.)
She gave the book to me. (او کتاب را به من داد.)
I bought the gift for myself. (من برای خودم کادو خریدم.)
نکته: از ضمایر انعکاسی فقط زمانی استفاده میشود که عمل روی خود شخص انجام شود و هیچکس دیگری نمیتواند آن را برای او انجام دهد.
در مقالهتفاوت بین I / my / mine / me / myself در انگلیسی، در مورد این کلمات اطلاعاتی در اختیار شما می گذاریم. شباهتها و تفاوتهای آنها را بررسی می کنیم و مثالهای عملی برای افزایش توانایی شما در استفاده از آنها ارائه می دهیم.
فعل "Action" به معنی "عمل" یا "اقدام" است و در زبان انگلیسی با کلمات و عبارات مختلفی به کار میرود. در اینجا برخی از کاربردها و کالوکیشنهای رایج این فعل آورده شده است:
1. برآورده کردن:
meet demands: برآورده کردن تقاضاها
meet requirements: برآورده کردن شرایط
meet criteria: برآورده کردن معیارها
meet standards: برآورده کردن استانداردها
meet needs: برآورده کردن نیازها
meet expectations: برآورده کردن انتظارات
مثال: "I have not met my expectations." (من انتظارات خودم را برآورده نکردم.)
2. (ناگهان) وارد عمل شدن:
swing into action: (ناگهان) وارد عمل شدن
مثال: "X is on standby." (X در حالت آمادهباش است.)
3. به محض اطلاع:
at a moment’s notice: به محض اطلاع، فوراً
on a short notice: به محض اطلاع، فوراً
مثال: "Thank you for coming on a short notice." (ممنون که به این زودی آمدی.)
4. چشمپوشی کردن:
condone sb’s action: از عمل (اقدام) کسی چشمپوشی کردن
مثال: "There’s no way that the college can condone the actions of these students. Throwing eggs at the Queen is not an appropriate way to protest." (هیچ راهی وجود ندارد که دانشکده بتواند از اقدامات این دانشجویان چشم پوشی کند. پرتاب تخم مرغ به سمت ملکه روش مناسبی برای اعتراض نیست.)
5. اقدام سریع و ناگهانی:
prompt action: اقدام سریع و ناگهانی
مثال: "If the manager hadn’t acted so quickly, the whole factory would have been destroyed. It was his prompt action that prevented the fire from spreading." (اگر مدیر به این سرعت اقدام نمی کرد، کل کارخانه از بین می رفت. این اقدام سریع او بود که از گسترش آتش جلوگیری کرد.)
6. اختیارات کامل:
full powers: اختیارات کامل
مثال: "The army has been given full powers to take whatever action is necessary to restore order to the streets of the capital." (به ارتش اختیارات کامل داده شده است تا هر اقدامی را که لازم است برای بازگرداندن نظم به خیابان های پایتخت انجام دهد.)
7. نیازمند:
call for Y: X نیازمند Y است
مثال: "The company cannot continue to lose money at this rate. The situation calls for drastic action." (شرکت نمی تواند با این نرخ به ضرر ادامه دهد. وضعیت نیاز به اقدام فوری دارد.)
از قیدهای تکرار برای بیان تکرر یک عمل استفاده کنید. قیدهای تکرار رایج عبارتند از:
always (همیشه)
usually (معمولاً)
often (اغلب)
sometimes (گاهی اوقات)
rarely (بهندرت)
never (هرگز)
قید تکرار را قبل از فعل اصلی در جمله قرار دهید، مگر اینکه از فعل کمکی "to be" استفاده کنید. در این صورت، قید تکرار را بعد از فعل کمکی قرار دهید.
برای تأکید بیشتر، میتوانید از صفتهای تشدیدکننده یا کاهنده مانند "very" (خیلی) یا "not very" (خیلی زیاد نه) قبل از قید تکرار استفاده کنید.
از عبارات با "every" برای نشان دادن تکرر در یک بازه زمانی خاص استفاده کنید. به عنوان مثال:
every day (هر روز)
every week (هر هفته)
every month (هر ماه)
every year (هر سال)
از عبارات با "once"، "twice"، "three times" و غیره به همراه یک بازه زمانی برای نشان دادن تعداد دفعات یک عمل در یک بازه زمانی خاص استفاده کنید. به عنوان مثال:
once a week (هفتهای یکبار)
twice a month (ماهی دوبار)
three times a year (سالی سهبار)
از a lot به معنی "اغلب" یا "مکرراً" در انتهای جمله استفاده کنید.
از "much" یا "a lot" با کلمات منفی برای بیان "نه اغلب" استفاده کنید.
ما از «how often» یا بهعبارت دیگر «هر چند وقت یکبار» برای پرسیدن تعداد فعالیتهایی که افراد انجام میدهند استفاده میکنیم. این کلمۀ پرسشی فقط در سوالات با فعل حال ساده استفاده میشود. در درس آموزش کامل گرامر «how often» در انگلیسی به بررسی گرامر «how often» می پردازیم.
ساختار دیگر: Prevent + someone + from + doing something
مثال: I wear a helmet to prevent accidents. (من کلاه ایمنی می پوشم تا از تصادفات جلوگیری کنم.)
avoid:
به معنای "اجتناب از چیزی" است.
از چیزی دوری کردن، به آن نزدیک نشدن.
ساختار: Avoid + noun/gerund
مثال: I avoid fatty food. (از غذای چرب اجتناب می کنم.)
تفاوت ها:
prevent به معنای جلوگیری از وجود یا وقوع یک چیز به طور کلی است.
avoid به معنای نزدیک نشدن به چیزی است که در حال حاضر در حال وقوع است.
prevent به کنترل چیزی اشاره دارد. یعنی اجازه ندهید که چیزی دوباره اتفاق بیفتد.
avoid به معنای فاصله گرفتن شما از کسی یا چیزی است.
نکات:
پس از هر دو فعل prevent و avoid، می توان از اسم یا جراند استفاده کرد.
نمی توان از مصدر با to بعد از prevent و avoid استفاده کرد.
درس کاربرد و تفاوت های avoid و prevent در زبان انگلیسی درباره دو فعل مفید با معانی بسیار مشابه است. در این درس تفاوت ها و شباهت های دو فعل avoid و prevent را خواهید آموخت و می آموزید چگونه از فعل های avoid و prevent به درستی استفاده کنید
هیچ تضمینی برای نمره خوب در آیلتس وجود ندارد، با این حال، عوامل متعددی وجود دارد که می تواند به شما در افزایش شانس خود برای کسب نمره بالا کمک کند.
مهمترین این عوامل عبارتند از:
سخت کوشی و تعهد: شما باید مایل باشید زمان و تلاش قابل توجهی را برای مطالعه و تمرین انگلیسی اختصاص دهید.
دانش زبان انگلیسی قوی: شما باید در هر چهار مهارت زبانی خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن پایه محکمی داشته باشید.
آمادگی برای آزمون: شما باید با فرمت و الزامات آزمون آیلتس آشنا باشید و تمرینات زیادی انجام دهید.
داشتن یک برنامه مطالعه: شما باید یک برنامه مطالعه ایجاد کنید و به آن پایبند باشید.
استفاده از منابع با کیفیت: شما باید از کتاب ها، دوره ها و سایر مواد آموزشی با کیفیت بالا استفاده کنید.
داشتن یک ذهنیت مثبت: شما باید به توانایی خود برای موفقیت در آزمون ایمان داشته باشید.
در اینجا چند نکته اضافی وجود دارد که ممکن است مفید باشد:
از یک معلم یا مربی واجد شرایط کمک بگیرید. آنها می توانند به شما در ارزیابی نقاط قوت و ضعف شما و ایجاد یک برنامه مطالعه شخصی کمک کنند.
در آزمون های آزمایشی شرکت کنید. این به شما کمک می کند تا با فرمت آزمون آشنا شوید و سطح آمادگی خود را ارزیابی کنید.
در محیطی آرام و بدون حواس پرتی مطالعه کنید.
به طور مرتب استراحت کنید و از خودتان مراقبت کنید.
در روز آزمون به اندازه کافی بخوابید و صبحانه سالم بخورید.
به یاد داشته باشید که کلید موفقیت در آیلتس سخت کوشی، تعهد و آمادگی مناسب است. با پیروی از این نکات، می توانید شانس خود را برای کسب نمره بالا افزایش دهید.
ما در مقاله آیا آیلتس تضمینی واقعیت دارد؟ به بررسی این موضوع میپردازیم که آیا معلم و یا آموزشگاه زبان میتواند چنین ادعایی را داشته باشد یا خیر؟ و سپس راهحلهایی را برای شما خواهیم آورد که به کمک آنها احتمال موفقیت شما در این آزمون افزایش خواهد یافت.
خلاصه: فاند تحصیلی چیست و چه کسانی میتوانند آن را دریافت کنند؟
فاند تحصیلی (یا بورسیه) کمک هزینه ای است که برای کمک به دانشجویان در پرداخت هزینه تحصیل در خارج از کشور ارائه می شود. این کمک هزینه می تواند توسط دانشگاه ها، دولت ها، سازمان های غیرانتفاعی یا بنیادهای خصوصی تامین شود.
انواع فاند تحصیلی:
بورسیه کامل: تمام یا بیشتر هزینه های تحصیل، شهریه، هزینه زندگی و حتی سفر را پوشش می دهد.
بورسیه جزئی: بخشی از هزینه های تحصیل را پوشش می دهد.
کمک هزینه تحقیقاتی: به دانشجویانی که در حال انجام تحقیقات هستند اعطا می شود.
کمک هزینه تحصیلی: به دانشجویانی که بر اساس نیاز مالی واجد شرایط هستند اعطا می شود.
چه کسانی واجد شرایط دریافت فاند تحصیلی هستند؟
شرایط دریافت فاند تحصیلی بسته به نوع فاند و ارائه دهنده آن متفاوت است. با این حال، به طور کلی، دانشجویان باید دارای شرایط زیر باشند:
معدل بالا: اکثر فاندها به دانشجویانی با معدل بالا اعطا می شود.
مهارت های برجسته: برخی از فاندها به دانشجویانی با مهارت های برجسته در زمینه های خاص مانند تحقیق، ورزش یا هنر اعطا می شود.
نیاز مالی: برخی از فاندها به دانشجویانی که بر اساس نیاز مالی واجد شرایط هستند اعطا می شود.
تابعیت: برخی از فاندها فقط به دانشجویان از کشورهای خاص اعطا می شود.
رشته تحصیلی: برخی از فاندها فقط به دانشجویانی که در رشته های خاص تحصیل می کنند اعطا می شود.
تحصیل در دانشگاه های برتر جهان آرزوی بسیاری افراد کوشا و با استعداد است؛ اما بسیاری از افراد توان مالی تامین بودجه این کار را ندارند. اگر شما هم در این گروه افراد قرار گرفتید، خواندن مطلب فاند تحصیلی چیست؟ [راهنمای کامل بورسیه تحصیلی] ممکن است برای شما جذاب باشد.
برای آنکه بدانید تا مقصد چقدر راه مانده، اول باید مکان فعلیتان را پیدا کنید. جهت یادگیری انگلیسی برای مهاجرت هم ابتدا باید برآوردی از سطح انگلیسی خود داشته باشید.
سطوح زبان انگلیسی بر اساس استاندارد CEFR:
سطح A1 (مبتدی):
میتوانید خودتان را معرفی کنید و سوالات سادهای راجع به زندگی روزمره بپرسید.
جملات و عبارات پایه را در موقعیتهای آشنا میفهمید.
میتوانید در مکالمات ساده شرکت کنید، به شرطی که طرف مقابل صبور و کند صحبت کند.
سطح A2 (پیش متوسط):
میتوانید جملات و عبارات متداول را در مورد موضوعات آشنا مثل خانواده، محل زندگی، خرید، سرگرمی و غیره بفهمید.
میتوانید در مورد رویدادهای ساده و برنامههای آینده صحبت کنید.
میتوانید تجربیات و علایق خود را به طور خلاصه شرح دهید.
سطح B1 (متوسط):
میتوانید نکات اصلی گفتگوهای استاندارد را در مورد موضوعات مختلف در محل کار، مدرسه، خانه و غیره درک کنید.
میتوانید در مورد موضوعات آشنا به طور واضح و مفصل صحبت کنید.
میتوانید تجربیات و رویدادها را شرح دهید، نظرات خود را بیان کنید و برنامهها و اهداف خود را برای آینده مطرح کنید.
سطح B2 (فوق متوسط):
میتوانید متنهای پیچیده را در مورد موضوعات مختلف درک کنید، از جمله متنهای تخصصی در حوزهی کاری یا تحصیلی خود.
میتوانید به طور روان و سلیس صحبت کنید و ایدههای خود را به طور واضح و تفصیلی شرح دهید.
میتوانید در بحثها و تبادل نظرها در مورد موضوعات مختلف شرکت کنید و نظرات خود را به طور مستدل بیان کنید.
سطح C1 (پیشرفته):
میتوانید طیف وسیعی از متنهای طولانی و پیچیده، از جمله مقالات تخصصی و علمی را درک کنید.
میتوانید به طور روان و سلیس صحبت کنید و ایدههای خود را به طور واضح، دقیق و ظریف بیان کنید.
میتوانید در مورد موضوعات مختلف در سطحی پیشرفته و تخصصی بحث و گفتگو کنید و ایدههای خود را به طور مستدل و متقاعد کننده بیان کنید.
سطح C2 (فوق پیشرفته):
میتوانید تقریباً هر چیزی را که میشنوید یا میخوانید به طور کامل درک کنید.
میتوانید به طور روان و سلیس صحبت کنید و ایدههای خود را به طور واضح، دقیق و ظریف، حتی در مورد موضوعات پیچیده و دشوار بیان کنید.
میتوانید خلاصهای از اطلاعات را از منابع مختلف ارائه کنید و ایدهها را از یک منبع به منبع دیگر انتقال دهید.
مخفف کلمهای کوتاه شده از یک کلمه یا عبارت کامل است که برای صرفهجویی در زمان و فضا استفاده میشود.
انواع مخفف:
Clipping: حذف بخشی از یک کلمه (معمولاً هجاهای انتهایی) مانند: exam (examination)
Contractions: ترکیب دو کلمه و حذف برخی حروف (معمولاً با آپستروف) مانند: can’t (cannot)
Initialisms: حروف اول کلمات یک عبارت که جداگانه خوانده میشوند (معمولاً بدون نقطه) مانند: FBI (Federal Bureau of Investigation)
Acronyms: حروف اول کلمات یک عبارت که به صورت یک کلمه خوانده میشوند (معمولاً با نقطه) مانند: NASA (National Aeronautics and Space Administration)
Textese: استفاده از حروف، اعداد و علائم برای سرعت بخشیدن به تایپ در گفتگوهای آنلاین (غیررسمی) مانند: lol (laughing out loud)
نکاتی در مورد استفاده از مخفف:
در موقعیتهای رسمی، از مخففهای غیرمعمول یا تخصصی خودداری کنید.
در صورت عدم آشنایی با مخفف، از آن استفاده نکنید و به جای آن از کلمه کامل استفاده کنید.
به وضوح مشخص کنید که از کدام نوع مخفف استفاده میکنید (مثلاً با استفاده از نقطه یا عدم استفاده از آن).
در صورت شک، از کلمه کامل استفاده کنید.
مخففها میتوانند مفید باشند، اما استفاده صحیح از آنها مهم است.
در مقاله لیست کلمات مخفف پرکاربرد انگلیسی لیست کاملی از مخفف های پرکاربرد در زبان انگلیسی آورده شده است. با آموختن این کلمات گامی بلند در راه درک متون و صحبت ها خواهید برداشت.
چگونه برای بخش رایتینگ آزمون آیلتس - نوشتن مقاله Essay - آماده شویم؟
بخش رایتینگ آزمون آیلتس شامل دو تسک است که در تسک دوم آن شما باید یک مقاله Essay را بر اساس موضوعی که به شما داده میشود بنویسید. در این نوع مقاله که به آن Opinion Essay یا Agree/Disagree Essay نیز گفته میشود، شما باید نظر و عقیده خود را در مورد موضوع ارائه شده بیان کنید و آن را با ارائه شواهد و مثالهای مختلف اثبات کنید.
نوشتن یک Essay خوب در آزمون آیلتس نیازمند مهارت و تمرین است. در این مقاله نکات مهمی را برای نوشتن یک Essay موفق در این آزمون به شما ارائه میکنیم:
مراحل نوشتن Essay
درک دقیق موضوع: ابتدا باید موضوع Essay را به درستی درک کنید. برای این کار به سوال مطرح شده با دقت دقت کنید و به دنبال پاسخ این سوالات باشید که موضوع Essay چیست و شما باید چه پاسخی به آن بدهید.
تعیین موضع و دیدگاه: در این مرحله باید مشخص کنید که با موضوع Essay موافق هستید یا مخالف و چرا.
بسط ایدهها: دلایل موافقت یا مخالفت خود را با موضوع Essay به طور کامل و واضح بیان کنید. برای این کار از مثالها و توضیحات مرتبط استفاده کنید.
ساختاربندی Essay: Essay خود را به درستی و با استفاده از پاراگرافهای مجزا ساختاربندی کنید. Essay شما باید شامل مقدمه، دو پاراگراف بدنه و نتیجهگیری باشد.
نکات مهم در نوشتن Essay
از کلمات و اصطلاحات متنوع استفاده کنید.
جملات خود را به درستی ساختاربندی کنید.
از دستور زبان و نگارش صحیح استفاده کنید.
Essay خود را به دقت ویرایش کنید.
در مقاله چگونه Opinion Essay بنویسیم؟ سعی شده است که هر آنچه را که برای نوشتن یک Opinion Essay دقیق و کامل لازم است به شما بیاموزیم. پس اگر میخواهید عملکرد موفقیتآمیزی در نوشتن این نوع مقالات داشته باشید و در نهایت نمره بالایی در این بخش از آزمون آیلتس کسب کنید حتماً این مقاله را بخوانید