تفاوت empathy و sympathy
همدلی (Empathy) و همدردی (Sympathy) هر دو احساساتی هستند که به درک و اشتراکگذاری احساسات دیگران مربوط میشوند، اما تفاوتهای ظریفی بین آنها وجود دارد:
- همدلی: توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات شخص دیگر است، گویی که خودتان آن احساسات را تجربه میکنید.
- همدردی: احساس تأسف یا شفقت برای کسی است که در حال تجربه سختی یا بدبختی است.
به عبارت دیگر، همدلی در مورد درک احساسات شخص دیگر است، در حالی که همدردی بیشتر در مورد احساسات خودتان در پاسخ به احساسات آنها است.
مثالهای empathy و sympathy به زبان انگلیسی:
Empathy (همدلی):
- Imagine having to go through what they're going through. That's empathy. (تصور کنید مجبور باشید آنچه را که آنها میگذرانند، تجربه کنید. این همدلی است.)
- She could really empathize with the victims of the flood. (او واقعاً میتوانست با قربانیان سیل همدلی کند.)
- The therapist was able to connect with the patient on an empathetic level. (درمانگر میتوانست در سطحی همدلانه با بیمار ارتباط برقرار کند.)
- I felt a surge of empathy when I saw the child crying alone. (وقتی کودک را دیدم که به تنهایی گریه میکند، موجی از همدلی در من به وجود آمد.)
- The teacher showed great empathy for her students who were struggling. (معلم همدلی زیادی با دانشآموزانی که در حال تقلا بودند، نشان داد.)
Sympathy (همدردی):
- I feel sorry for you for losing your job. (من به خاطر از دست دادن شغلت متاسفم.)
- My condolences on the death of your father. (تسلیت می گویم برای فوت پدرتان.)
- I hope you feel better soon. (امیدوارم زودتر حالت خوب بشه.)
- That must have been really tough for you. (این کار حتما برای شما خیلی سخت بوده است.)
- I can't imagine what you're going through. (نمیتوانم تصور کنم که چه احساسی داری.)
آگاهی از تفاوت بعضی کلمات نزدیک به هم در زبان انگلیسی می تواند نشان دهنده کیفیت بالا شما در زیان انگلیسی است. اهمیت این موارد خود را در آزمون آیلتس، نشان می دهد. داوطلبانی که در دوره آموزش آنلاین آیلتس شرکت می کنند، معمولا با این موارد به خوبی آشنا می شوند. در این درس به کاربرد و تفاوت empathy و sympathy در زبان انگلیسی می پردازیم.